طلا فروشی
شوهره با زنش دعواش میشه از خونه میزنه بیرون....
بعد یکساعت تلفن میزنه به زنش....
زنش: بله؟...چته؟
شوهر:...می دونی الان کجام..؟؟
زنش:...کجا ول میگردی...خبر مرگت.
شوهر :طلا فروشیه تو خیابون امام یادته که از یه جفت النگو خوشت اومده بود..؟؟؟
زنش:آره عزیزم..آره عشقم ....آره زندگیم...یادمه..
شوهر :دوتا مغازه اینورترش دارم قلیون میکشم
[ بازدید : 37 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]
[ يکشنبه 15 آذر 1394 ] [ 22:17 ] [ alirezafathi ]
[ ]